شبه و تاریکی
این ماجرای حقیقی رخدادی ست که یک قرن پیش در کشور کنیا اتفاق افتاد...
در سال 1898 بریتانیا شروع به ساخت پل راه آهنی روی رودخانه تساوو در کنیا کرد. پروژه به سرهنگ مهندس John Henry Patterson واگذار شد. طی نه ماه آینده که از کار روی پروژه می گذشت دو شیر نر به دفعات به کمپ کارگران هندی حمله کرده و آنها را می ربودند. خدمه کمپ برای دفع حمله شیرها شروع به ساخت حسارهایی پوشیده از درختچه های تیغ دار کردند و همچنین در تمام طول شب در نقاط مختلف کمپ آتش برای ترساندن آنها روشن بود. ولی هیچ کدام از اینها موثر واقع نشد. طی حمله های بعدی که همیشه در شب انجام میشد صد ها کارگر از تساوو پا به فرار گذاشتند.پروسه ساخت پل دچار مشکل شده بود. کارگران نام آنها را شبه و تاریکی گذاشته بودند.
ژنرال پترسون بارها با ایجاد دام های مختلف و کمین های شبانه از بالای درخت سعی در کشتن آن شیرها گرفت ولی نتیجه ای نداشت. هوش زیاد آن دو شیر ژنرال را در شگفتی فرو برد. آنها به هیچ تله ای وارد نمی شدند. همیشه راهی از بین حسار پیدا می کردند و به طرز اعجاب آوری در شکار با هم همکاری می کردند. هوشی که ژنرال و حتی تعداد زیادی از دانشمندان و محققان امروزه در مورد آن شک و تردید دارند. چیزی که دید سنتی تمام آنها را به هوش جانوران به کلی تغییر داد این واقعیت بود که هوش جانوران پیشرفته (مثل گونه های بزرگ پستانداران و گونه هایی از پرندگان) بر خلاف تصور عامه کاملا انتصابی و غریضی نیست بلکه آنها هم تحت تاثیر محیط یاد میگیرند و این آموخته های خود را به خوبی برای بقا استفاده می کنند. سندرم هایی در رفتار جانوران مثل صبر, تفکر و برنامه ریزی که تا پیش از این از زمان نظره داروین فقط مختص انسان و چند گونه از میمون های بی دم مثل شامپانزه تلقی می شد اکنون به نظریه ای جدید و انقلابی تبدیل شده بود که هوش دیگر پستانداران بزرگ و بعدها چند گونه از پرندگان باهوش را مورد بررسی قرار داد.
ژنرال پترسون اولین شیر را در دسامبر همان سال شکار کرد. او با گلوله 303 به پشت شیر شلیک کرد ولی شیر گریخت و شب دوباره برگشت. جالب اینکه این بار نه برای شکار کاگران که با کمین در انتظار ژنرال بود. بی صدا از تاریکی بیرون آمد ولی پترسون به سرعت متوجه شد و به بازوی او شلیک کرد. شیر گریخت ولی فردا صبح مرده در میان بوته ها پیدا شد. به شیر دوم در ده روز نه بار شلیک شد!!! پنج تیر با 303, سه تیر با Martini-Henry و آخری در حالی که شیر در حال بالا آمدن از درخت برای گرفتن پترسون بود با یک سلاح ناشناخته (احتمالا شاتگان)... بعد از 25 سال پوست شیرها که در وضعیت خوبی نبودند به موزه شیکاگو در ایالت ایلینویز انتقال یافت و تاکسیدرمی شدند. ژنرال پترسون در سال 1907 کتابی راجع به خاطرات روزهای کار روی پروژه پل تساوو با نام آدمخواران تساوو نوشت.
در سال 1996 فیلمی با نام شبه و تاریکی به کارگردانی Stephen Hopkins در مورد این واقعه تاریخی ساخته شد.
شیر اول
شیر دوم
شبه و تاریکی در موزه شیکاگو - ایلینویز